راه آمده از خانه یِ خدا برگرد
اگر خودم به تو گفتم بیا٬ نیا برگرد
تو را به حیدر کرار بگذر از کوفه
برای خاطر خیرالنساء بیا برگرد
راه آمده از خانه یِ خدا برگرد
اگر خودم به تو گفتم بیا٬ نیا برگرد
تو را به حیدر کرار بگذر از کوفه
برای خاطر خیرالنساء بیا برگرد
در کوچه گرفتند اگر دور و برش را
چیدند اگر زخم ترین بال و پرش را
این ارث علی دوست ترینهای قبیله است
جا داشت در این شهر ببیند اثرش را
حسین مرو به کوفه...
ﺑﺎﺭ ﺳﻔﺮ ﻣﺒﻨﺪ، ﺩﻟﻢ ﺷﻮﺭ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ
ﮔﻮﻳﺎ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ،ﻣَﻠﻚ ﺻﻮﺭ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ
ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ، ﺳﺮﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻲ ﺯﺩﻧﺪ
ﮔﺮﮔﺎﻥ ﺗﺸﻨﻪ، ﺯﻭﺯﻩ ﻛﺸﺎﻥ ﻟﺐ ﺑﻪ ﻣِﻲ ﺯﺩﻧﺪ
داد جگرش ادامه داد علی ست
فریاد گلوش عین فریاد علی ست
هیهات! سفیر بودنش جرمش نیست
جرمش فقط این است که داماد علی ست
زمینه شب دوم
ورودیه
〰〰〰〰〰〰〰
بند1⃣
رسیده کاروان به کربلا....دوباره باز
شده تموم این زمین پراز...سوز وگداز
نوای زینب ورباب شده....رازونیاز
یک نفر هست پر از سوز، پر از یا زینب
تک و تنهاست و در ناله که تنها زینب
به لبش هست میا،آه میا با زینب
داد از این کوفه از این شهر از اینجا زینب
جار و جنجالی عذاب آور به گوشم می رسد
نعره ی مستانه ی لشکر به گوشم می رسد
هر دقیقه کوفه از این رو به آن رو می شود
تا صدای سکّه های زر به گوشم می رسد
شهادت امام باقر علیه السلام
واحد-زمزمه
هرکسی که تو کودکی،ببینه کابوس بدی،تا عمر داره یادش نمیره
حالا اگه به جای خواب،خودش با چشماش ببینه،آرزوشه روزی هزار دفه بمیره
*خودم دیدم،
جوونای خیمه،دویدن و رفتن،تشییع اکبر
*خودم دیدم،
زیره بغلای،حسین و گرفتن،سقا با خواهر
(ای که میگی به روضه خون
روضه ها رو سنگین نخون...سخته شنیدن)
(پنجاه وچار سالی میشه
این روضه ها تو سینمه،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها ،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا#
احوالات حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
ﯾﻮﺥ ﮐﻮﻓﻪ ﻧﻮﻥ ﺍﻫﻠﯿﻨﺪﻩ ﻭﻓﺎ ﮔﻠﻤﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ
ﻗﻮﺭﻣﻮﺷﻼ ﺳﻨﻪ ﺩﺍﻡ ﺑﻼ ﮔﻠﻤﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ
ﯾﻮﺥ ﮐﻮﻓﻪ ﻧﻮﻥ ﺍﻫﻠﯿﻨﺪﻩ ﻭﻓﺎ ﮔﻠﻤﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ
ﻗﻮﺭﻣﻮﺷﻼ ﺳﻨﻪ ﺩﺍﻡ ﺑﻼ ﮔﻠﻤﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ
خوب است هرعاشق قرنی داشته باشد
دردست عقیق یمنی داشته باشد
گرمیل به قربان شدنی داشته باشد
بد نیست که معشوق « لن » ی داشته باشد