بسم الله نسیمی که از سمت پرچم وزیده
داره می گه بوی محرم رسیده
بازم مادری با قد خم رسیده
بسم الله سلام ای امیری که نعم الامیری
ندارم من از روضه و گریه سیری
یه وقت از ما این نوکری رو نگیری
بسم الله نسیمی که از سمت پرچم وزیده
داره می گه بوی محرم رسیده
بازم مادری با قد خم رسیده
بسم الله سلام ای امیری که نعم الامیری
ندارم من از روضه و گریه سیری
یه وقت از ما این نوکری رو نگیری
دارم عاشقی میکنم دارم بندگی می کنم
دارم با خیال حرم زندگی می کنم
دارم از تو دم می زنم
تو قلبم حرم می زنم
دارم تو هوای زیارت قدم می زنم
من هرجا که رفتم فقط از تو گفتم
مگه می شه جایی به یادت نیفتم(2)
خونه خرابم کردی
دق دادی این همه نوکر رو
تا دوباره برگردی
سلام شب اول محرم(2)
از نگرونی مردم نمی اومدی
آرزومو باید به گور می بردم
سلام شب اول محرم
ترس از نرسیدن بغض تو گلوم شد
ممنون حسینم دل شوره تموم شد
سلام پرچما، سلام نوکرا(2)
یعنی میشه که اربعین بگم سلام کربلا
سلام کربلا(8)
من آبم هنوز شرمنده کودک ربابم
من آبم هنوز یاد علقه به پیج و تابم
من آبم هنوز یاد لب خشک تو کبابم
من آب شدم براچی از لبای تو جواب شدم
دیدی جلوی مادرت خراب شدم
من آب شدم
یا اباعبدالله علی الدنیا بعدک العفا
شاه ابالفضله
مقصد اگر حسینه
راه ابالفضله
خورشید اگه حسینه
ماه ابالفضله
نور نور نور نور راه ابالفضله
شاه ابالفضله(2)
فرماندهی این سپاه ابالفضله
تکیه کنید، تکیه گاه ابالفضله
نور نور نور نور راه ابالفضله
ای سقای با وفا
دریای بی انتها
دستم رو رها نکن
ای بی دست کربلا
تو مشایه کشیشی می گفت
عجب حس مشترکیه
فرق می کنه پیغمبر ما
عباسمون ولی یکیه(2)
لا قمر الّا عباس(4)
ماه حرم افتاده بر زمین پناه حرم(2)
شد تکه تکه تکیه گاه حرم
خورده گره به کار شاه حرم
شاه حرم وقتی به علقمه رسید و
وقتی برادرش رو دید و
از غصه قامتش خمید و
گریه امونش رو برید و
تیرارو از تنش کشید و کشید
آه علمدارم ای لب تشنه سقای وفادارم
تنهام نذار ای تنها کس و کارم
علمدارم آه علمدارم (8)
شب سوم محرم
تیر اول:
فکرات رو کردی کجا میری ای تیر
می دونی از ما چی میگیری ای تیر
خاموش نکن نور ماهم رو ای تیر
از من نگیری سپاهم رو ای تیر(2)
به چشمای گریون ام البنین
به سینه اش نشستی به چشمش نشین(2)
برو خیمه حال رباب رو ببین
به چشمش نشستی به مشکش نشین(2)
الاهی مسیرت عوض شه
الاهی به قلبم بشینی
الاهی که تیر سه شعبه مثل حرمله خیر نبینی
الهی الهی الهی(2)
اگه قطره بودم دوست داشتم رو ترک لبهات بودم
اگه نبودم عاشورا اشک عزادارات بودم
اگه آهن بودم دوست داشتم تیغه علامت باشم
یا یه دونه ی زنجیر از زنجیرهای هیئت باشم
نه از اون آهنایی که یه روز میخ دری بودند
نه از اون آهنایی که تو گودال خنجری بودن
نگاه دشمن و من فرق داره چقدر آهن با آهن فرق داره
یا مبدل السیّئات بالحسنات بفدات(4)
بذار تشنه بمونم بذار آب و ببندند(2)
بذار وقتی می بینن تلظّی مو بخندن
دنیا شمشیر بشه من از پدر نمی برم
اون آبی که تو براش رو بزنی نمی خورم(2)
من حنجره ام رو می دم که تو رو نزنی
اصلاً سرم رو می دم که تو رو نزنی(2)
بدم المظلوم یا اباالمظلوم(4)