اگه قطره بودم دوست داشتم رو ترک لبهات بودم
اگه قطره بودم دوست داشتم رو ترک لبهات بودم
اگه نبودم عاشورا اشک عزادارات بودم
اگه آهن بودم دوست داشتم تیغه علامت باشم
یا یه دونه ی زنجیر از زنجیرهای هیئت باشم
نه از اون آهنایی که یه روز میخ دری بودند
نه از اون آهنایی که تو گودال خنجری بودن
نگاه دشمن و من فرق داره چقدر آهن با آهن فرق داره
یا مبدل السیّئات بالحسنات بفدات(4)
اگه خاکم بودم دوست داشتم خاک قدم تو بودم
یا یه دونه مهر تربت، توی حرم تو بودم
اگه سنگم بودم دوست داشتم سنگ رو مزارت بودم
یا سنگ کف صحن تو خلاصه کنارت بودم
نه از اون سنگها که کوفه دل زینب رو خون کردن
نه از اون سنگها که تو شام پیشونی شو نشون کردن
زدن مرد با زن فرق داره
نگاه دشمن و من فرق داره(2)
یا مبدل السیّئات بالحسنات بفدات(4)
اگه چوبم بودم دوست داشتم گهواره اصغر بودم
هیزم اجاق روضه یا تو حرمت در بودم(2)
اگه آتیش بودم دوست داشتم دور خیمه هات می موندم
تا وقتی که روشن بودم دشمات و می سوزوندم
نه از اون آتیشیهایی که دل زهرا رو سوزوندن(2)
دست و پای نوامیس آقای ما رو سوزوندن
نگاه دشمن و من فرق داره سوختن دل با دامن فرق داره
یا مبدل السیّئات بالحسنات بفدات(4)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.