بذار تشنه بمونم بذار آب و ببندند
سه شنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۱، ۰۲:۳۵ ق.ظ
بذار تشنه بمونم بذار آب و ببندند(2)
بذار وقتی می بینن تلظّی مو بخندن
دنیا شمشیر بشه من از پدر نمی برم
اون آبی که تو براش رو بزنی نمی خورم(2)
من حنجره ام رو می دم که تو رو نزنی
اصلاً سرم رو می دم که تو رو نزنی(2)
بدم المظلوم یا اباالمظلوم(4)
می خوام مردِ نبرد شم
می خوام مثل عمو شم
می خوام تا که منم با سه شعبه روبه رو شم
باید مثل مادرت برا امام سپر بشم
باید مثل داداشم پیش مرگ پدر بشم(2)
من دل از همه کندم تو گریه نکنی
تیرم بیاد می خندم تو گریه نکنی (2)
بابا به من گفته ربابه برو خدا به همرات
نذاری علی اصغر که زخمی بشه بابات
رد شه این سه شعبه از حنجر من چی کار کنم(2)
زخمی شه شونه تو سرور من چی کار کنم(2)
می ره رو نیزه اصغر فدای سر تو(2)
می ره اسیری مادر فدای سر تو(4)
بدم المظلوم یا اباالمظلوم(4)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.