گنجشک پر جبریل پر بابا سه نقطه
من پر تو پر هرکس شبیه ما سه نقطه
عمه نه عمه بالهایش پر ندارد
حالا بماند در خرابه تا سه نقطه
گنجشک پر جبریل پر بابا سه نقطه
من پر تو پر هرکس شبیه ما سه نقطه
عمه نه عمه بالهایش پر ندارد
حالا بماند در خرابه تا سه نقطه
لعل لب آنکس که ثنا خوان حسین است
تا حشر نبیند غم و خندان حسین است
بالله که شود چشمه ی فیض ابدیّت
چشمی که به یک مرتبه گریان حسین است
در حشر که هر کس به گناهی فتد از پا
دست همگی جانب دامان حسین است
بخشودگی اهل گنه در صف محشر
وابسته به یک گردش چشمان حسین است
آئین محمد که جهان زینت از او یافت
تزیین شده از خون جوانان حسین است
آن رشته که با تیغ جفا پاره نگردد
در نزد خدا رشته پیمان حسین است
در دیده فرو بستن از قامت اکبر
عقل عقلا مانده و حیران حسین است
؟؟؟؟
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم
ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست
بلکه زنده است شهیدی که حیاتش ز قفاست
دولت آن یافت که در پای تو جان داد ولی
این قبا راست، نه بر قامت هر بی سر و پاست
تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق
تا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست
فواد کرمانی
بزرگ فلسفه ی قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
حسین مظهر آزادگی و آزادی است
خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسی و نه به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافیست
اگر چه گریه بر الام قلب تسکین است
ببین که مقصد عالی وی چه بود ای دوست
که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده بوی خون آید
نشان شیعه و آثار پیروی این است
زخون سرخ شهیدان کربلا خوشدل
دهان غنچه و دامان لاله رنگین است
خوشدل تهرانی
ای در غم تو ارض و سما خون گریسته
ماهی در آب و وحش به هامون گریسته
وی روز و شب به یاد لبت چشم روزگار
نیل و فرات و دجله و جیحون گریسته
ای در غم تو ارض و سما خون گریسته
ماهی در آب و وحش به هامون گریسته
وی روز و شب به یاد لبت چشم روزگار
نیل و فرات و دجله و جیحون گریسته
سرتاسر محله ی مان غرق ماتم است
حرف از حسین و زینب و ماه محرم است
دیدم میان کوچه جوانی پُر از شعور
حَیّ عَلَی الْعَزا به لبش بود، غرق شور
می گفت: نذر خون خدا جان مادرم
دم از حسین می زنم و اشک می خرم
ز آستان تو دورم دلم پر آشوب است
گواه من به همین پلکهای مرطوب است
فقط بخاطر تو آبرو به من دادند
چنان سگی که به اصحاب کهف منسوب است
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیهالسلام
ای جان مسیح را مسیحا!
خیرالمثل خدای اعلی
یک جلوه ی عزت تو امروز
صد جلوه ی عزت تو فردا
خادم به تو انبیا یکایک
زائر به تو ایزد تعالی
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین