زمینه شب چهارم
طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
خودت بگو، خواهری برات کردم یا نه؟
خودت بگو، مادری برات کردم یا نه ؟
زمینه شب چهارم
طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
خودت بگو، خواهری برات کردم یا نه؟
خودت بگو، مادری برات کردم یا نه ؟
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
یک دم سپر شوند برای برادرش
خون عقاب در جگر شیرشان پر است
از نسل جعفرند و علی این دو لشکرش
دوباره در دل من خیمهی عزا نزنید
نمک به زخم من و زخم خیمهها نزنید
شکستهتر ز منِ پیر دیگر این جا نیست
مرا زمین زده است اکبرم، شما نزنید
برای آن که نمیرم ز شرم مادرتان
میان این همه لبخند دست و پا نزنید
خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان
فقط نه این که دو بیکس، دو تشنه را نزنید
که در برابر چشمان مادری تنها
سر دو تازه جوان را به نیزهها نزنید
جناب حسن لطفی
خاص اشک محتشم
تا صوت قرآن از لب آنها می آید
کفر تمام نیزه ها بالا می آید
دجال های کوفه درحال فرارند
دارد سپاه زینب کبری می آید